علم یا عمل؟

علم یا عمل؟

***

اھمیت فكر آن قدر بدیھی است كھ استدلال در مورد آن شاید نشانھ بلاھت باشد.

این اھمیت خصوصاً در ده پانزده سال اخیر ضریبی مضاعف پیدا كرده و از كرسیھای دانشگاھی تا احزاب و

جناحھای سیاسی و تشكلھای حتی صنفی و اجتماعی و ... بھ تبیین نقش مبانی نظری و اندیشھ ای در شكل گیری (یا

نگیری) ھر نوع تحول اجتماعی، سیاسی، فرھنگی و ... مشغول اند. از این جھت از دكتر داوری و فردید بگیر تا

سروش و سید جواد طباطبایی تا برسد بھ مجلاتی مثل كیان و آفتاب و قبسات و كتاب نقد و سوره و ... و تا انواع و

ھا و ... در یك جبھھ اند. « حجت الاسلام دكتر » اقسام دكترھا و حجت الاسلامھا و بھ تازگی ھم

جبھھ تبیین اھمیت تفكر و مبانی فكری و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی آدمھا.

این جبھھ ھمچنان پیشتاز فضای فكری رسانھ ای كشور است و البتھ ھر از چندی جلوه جدید و بدیعی برای

حساسیت برانگیز نویی را پیش می نھد و افكار عمومی خواص را در پس « مسئلھ » گفتمان خود پیدا می كند و

خود بھ دنبال می كشد.

« سنت مدرنیسم » مناط كفر و ایمان می شود و روز دیگر جدال « نظریھ قبض و بسط تئوریك شریعت » روزی

غرب و عصر مدرن و پذیرش یا « شناختن » وجھ غالب ھمھ دعواھا و دعویھای فرھنگی و سیاسی می شود و

مسئلھ ساز می شود و ھر كھ می خواھد لب بگشاید « مكتب تفكیك » چالش با آن محوریت پیدا می كند و شبی دیگر

اعلام كند و... . « نظر » خود را نسبت بھ این « نظر » ابتدا باید

در ماجراھای سیاسی یك طرف متھم بھ اعتقاد بھ مبانی فاشیستی و توتالیتاریانیستی می شود و طرف مقابل بھ

خاطر پذیرش پلورالیسم و لیبرالیسم و غیره محكوم می شود. اسمھا و ایسمھا ریسمان اعتصام می گردد و توجھ ھا و

حساسیتھا بر تابی كھ از این ریسمان آویختھ شده تاب می خورد. چرا كھ ثابت شده است ھمھ اختلافھا و تخلفھا از

اعتقاد بھ یك سری مبانی متفاوت نظری آب می خورد.

***

.« وضعیت تفكر در ایران معاصر »

چنین سوژه ای با تعابیر و الفاظ مختلف بارھا و بارھا عنوان كتابھا و مقالات كوتاه و بلند قرار گرفتھ و بھ مثابھ یك

مسئلھ جدی در محافل فكری و فرھنگی كشور بھ بحث گذاشتھ شده است.

***

را بھ بحث خواھد گذاشت؟ « عمل » چھ كسی مسئلھ

چھ كسی دوره ھای فلسفھ عمل را در كنار رشتھ پرطرفدار و پر پرستیژ فلسفھ علم علَم خواھد كرد؟

در ایران معاصر را خواھد نوشت؟ « عمل » چھ كسی تاریخ

و فاصلھ ای را كھ بین حرفھا و اعتقادھا با عملھا و مواضع بوده و ھست بھ نقد خواھد كشید؟

چھ بسیار متفكرین مختلف الفكر مختلف النظر مختلف الاعتقاد مختلف الحرفی را سراغ داریم كھ بھ یك اندازه از

تمتعات و برخورداریھای دنیوی بھره مندند و در معیشت و مدیریت و مسافرت و مجاورت و ... شباھت كامل دارند

و عمده نقاط قو ت و ضعفشان در واقعیت مثل ھم است.

***

چرا ھمھ اختلافھا را با اختلاف عقیده توضیح می دھیم و تبیین می كنیم؟

تو گویی نظر بی ھیچ واسطھ ای بھ عمل می انجامد.

تا تأییدات و تنقیدھای بعد آن دعوایی بر سر لحاف مْ لّا نبوده « قبض و بسط » تمام دعواھای ده پانزده سال گذشتھ از

است؟

گامی و دامی بزرگ در انكار اراده آدمھا و نقشی كھ در عمل یا بی عملی دارد، نبوده است؟

طوری با متفكرین و نظریھ پردازان و ھواداران سیاسی شان مواجھ می شویم كا نّھ آنھا در عمل ھم ملتزم بھ حرفھایی

كھ می زنند و شعارھایی كھ اعلام می كنند ھستند و لوازم و پیامدھای عینی و عملی ادعاھای نظری خود را پذیرفتھ

و بھ آن گردن نھاده اند.

یكی از اسلام دم می زند و از ضرورت و اھمیت اعتقاد بھ ولایت فقیھ و ھمین دم زدن و علم برداشتن چنین تفسیر

م یشود كھ او از اسلام خواھان عملی نیز ھست و در موضع اجتماعی و عمل فردی خود نیز عامل و الگوی

اسلام خواھی و ولایت پذیری است.

دیگری از حقوق شھروندان و اھمیت و اولویت آزادی داد سخن می دھد و فواید دموكراسی را برمی شمارد و چنین

می زند پس لابد منش و روش و كنش او نیز بر چنین « حرف » گمان می رود كھ چون از آزادی و حقوق شھروندی

بینشی مبتنی است.

ھایشان. « عمل » ھایشان و نھ « عَلَم » آدمھا با ادعاھایشان قضاوت می شوند و شعارھایشان و

این حاصل آن ھمھ تأكید و ابرام و اصرار بر اھمیت مباحث نظری و مبانی تئوریك است:

.« انكار ارزش عمل »

***

خدا بیامرزاد مرحوم میرزاجواد آقای طھرانی را. پیرمرد خمیده قامت زاھدی كھ از اجلھ اصحاب تفكیك بود و

اختلاف نظرش با امام (ره) راجع بھ فلسفھ و عرفان معروف و مشھور.

و ھم او در حالی كھ بعضی دیگر از ھواداران آن نحلھ، علم مخالفت با انقلاب برافراشتھ بودند و در پیراستن اسلام

شمشیر بستھ بودند، كلاشینكف بھ دست در خط (« ره » از التقاطیونی چون ملاصدرا و شاگردانش (و از جملھ امام

است. ھمان خمینی كھ در مقام نظر و بحث « خمینی » مقدم جبھھ حاضر می شد و افتخارش این بود كھ بسیجی

فكری و فلسفی خصم ھم بودند.

و پیش از او حضرت شیخ مجتبی قزوینی، كھ در برخی مباحث تئوریك خصم امام بود و در مقام عمل مرید مطیع

او.

و از این گونھ بسیاران اند.

آنھا كھ در مباحث نظری مختلف اند و در غایات آرمانی و عملی مشترك. و غایت نھ فقط در ذھن كھ در دل شكل

م یگیرد. كھ معركھ اھواء است و نھ فقط آراء. و آنھا كھ اھل دل اند و اراده را بھ ریاضت و بصیرت صیقل داده اند

زود بھ ھم می رسند و آنھا كھ اھل گل اند و در تیھ تئوری ول، زود است تا بھ ھم برسند اما نھ در سرچشمھ ھا كھ بر

آخورھا.

كم ندیده ایم از این نمونھ ھا. آدمھایی با گفتھ ھا و بافتھ ھای ١٨٠ درجھ مختلف و عملكردھا و منشھای ٣٦٠ درجھ

متحد!

***

چرا فقط فكر و نظر را مقدمھ عمل می دانیم و نھ بر عكس؟

اگر گفت: الذین جاھدوا فینا لنھدینھم سبلنا

و اگر گفتند: من عمل بما علم علمھ الله ما لایعلم

نباید اندكی بھ فكر فرو رویم كھ چھ بسیار ندانستھ ھا و نفھمیده ھایی كھ در بی عملی ریشھ دارند؟

استقبال می شود؟ با آنكھ ھر دو از یك مصدر « مطالبھ عدالت » بسی بیشتر از « تولید علم » چگونھ است كھ از شعار

صادر شد هاند و تأكید بر دومی بسیار صریح تر و بیشتر از اولی بوده است؟

علم بھ جای » كھ نھ در ذیل گفتمان عدالت بلكھ در عرض آن ضریب بگیرد دور نیست كھ بھ تولید « تولید علمی »

.« عمل » بینجامد. و نھ علم راھگشای « تئوری بھ جای اقدام » و « عمل

است تا از این رھگذر گردونھ تولید علم نیز بھ چرخش « نھضت مصرف علم » گفتمان مطالبھ عدالت بھ دنبال

درآید.

وقتی بسیاری از دانستھ ھا و بدیھیات بھ عمل و تحقق نمی رسند، بسیاری از قوانین مشخص و واضح اجرا

دل بست؟ « ب یمصرف » نمی شوند، چگونھ می توان بھ تولید علومِ طاقچھ ای و انباری و تزئینی و

بلھ، متأسفانھ دیدگاه اسلام پیرامون اقتصاد تبیین نشده و ما در این زمینھ جداً خلأ تئوریك داریم و در » : م یگوید

«... ابھام بھ سر می بریم و

مدل تئوریك اقتصاد اسلامی بھ شما كھ از عمق جان و مانند دونده دو امدادی منتظر تبیین آن ھستید تا » : سوال

بلافاصلھ اجرایش كنید ارائھ نشده است. حكم اختلاس چطور؟ آن ھم تبیین نشده است؟ اگر شما این قدر دغدغھ

تبیین دقیق تئوریھای دین را دارید تا دست و زبان و دلتان را در خدمت تحقق آنھا قرار دھید چگونھ است كھ در

است « حق الناس » عمل بھ بدیھی ترین ارزشھای انقلاب اسلامی درمانده اید و از واضح ترین خط قرمزھای دین كھ

با آرامش و اعتماد بھ نفس مثال زدنی عبور می كنید؟

موتور تولید علم سؤال است.

چطور » یا اینكھ «؟ چطور می شود با اتكاء بھ مبانی دینی مشكلات جامعھ را حل كرد » شما چیست؟ اینكھ « مسئلھ »

؟« م یتوان با حفظ پوشش دینی مشكلات خود را حل كرد و بر مشكلات دیگران افزود

با كدام مسئلھ بھ عرصھتولید علم وارد شده اید؟

با كدام دغدغھ؟ چھ پاسخی بھ اھواء خود داده اید كھ چنین پرسشھایی را برابر آراء دیگران می نھید؟

پرسش شما از نادانستھ ھاتان ربط وثیق دارد با پاسخی كھ بھ دانستھ ھایتان داده اید. این پاسخھا را پیش نھید تا قدر و

قد پرسشھایتان معلوم شود

 

 

علم یا عمل؟

.« وضعیت تفكر در ایران معاصر

چنین سوژه ای با تعابیر و الفاظ مختلف بارھا و بارھا عنوان كتابھا و مقالات كوتاه و بلند قرار گرفتھ و بھ مثابھ یك

مسئلھ جدی در محافل فكری و فرھنگی كشور بھ بحث گذاشتھ شده است.


حجاب،تضمین تداوم زیبایی و شرافت است./سپاه313 حجاب، تَلألؤ شبنم بر چهره است/سپاه313

سپاه313"إشعب البحرین ؛یرید اسقاط النظام "



:: موضوعات مرتبط:
سیاسی،اجتماعی , ,

|
امتیاز مطلب : 166
|
تعداد امتیازدهندگان : 53
|
مجموع امتیاز : 53
نویسنده :
تاریخ : چهار شنبه 15 خرداد 1390
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: